www.darkcms.ir

موسسه‌ی ویرایش سرآمدان هر سال از میان دانش‌آموختگاتی که دوره‌های ویرایش این مؤسسه را با میانگین نمره‌ی بالای ۱۷ بگذرانند، ویراستار جذب می‌کند. برای آگاهی از شرایط و آزمون‌‌های جذب، از ساعت ۹ صبح تا ۱۰ شب با شماره‌ی ۰۹۱۹۶۶۶۲۱۶۶ تماس بگیرید. خرید کتابها ازطریق سایت بایا با نشانی baya.ir فراهم شده است.

ابزار ساخت متن های متحرک

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
تهیه¬ی فهرست¬ها معمولاً پس از ویرایش متن و نهایی شدن صفحه¬بندی، به¬دست صفحه¬آرا انجام می¬شود؛ و کار ویراستار تنها نظارت بر کار فهرست¬سازی به¬دست صفحه¬آرا است. بنابراین اگر کتابی فهرست نداشته باشد، یا فهرست(های) آن کامل نباشد، و یا برابر با شیوه¬¬ای که درپی می¬آید تهیه نشده باشد، ویراستار باید صفحه¬آرا را به¬گونه¬ای راه¬نمایی کند که فهرستی (یا فهرست¬هایی) کامل و مطابق با شیوه¬نامه در آغاز کتاب بگنجاند. به¬هرحال، ویراستار برای نظارت بر ساختن یا تکمیل فهرست(ها)، باید آن‎چه را درپی می‎آید، فرا بگیرد:
هر نوشته، بسته به این¬که دربردارنده‎ی چه داشته‎هایی است، ممکن است یکی یا بیش از یکی از فهرست‎هایی را که درپی می‎آید، داشته باشد:
(۱) فهرست کوتاه داشته‎ها (مطالب).
(۲) فهرست بلند داشته‌ها.
(۳) فهرست نشانگرها شامل:
(۱٫۳) فهرست بستینه‌ها.
(۲٫۳) فهرست تصویرها.
(۳٫۳) فهرست جدول‎ها.
(۴٫۳) فهرست نقشه‎ها.
(۵٫۳) فهرست نمودارها.
(۴) فهرست پیوست‎ها.
(۵) فهرست نمایه‌ها. مرور ادامه

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
آوردن «نه» با فعل مثبت، آن را منفی می¬کند (منفی با مثبت= منفی)، و آوردن «نه» با فعل منفی، آن را مثبت می¬کند (منفی با منفی= مثبت). پس، به¬جز هنگامی که فعل با «هیچ یک» همراه باشد، نمی¬توان با «نه…نه» فعل منفی آورد. بنابر این قاعده:
(۱) هنگامی که «نه…نه» در آغاز جمله نباشد، فعل جمله -¬چه در میان آن باشد و چه در پایان¬- باید به¬صورت مثبت باشد.
ننویسید: این طرح را نه کارگران و نه کارفرمایان نپذیرفتند.
بنویسید: این طرح را نه کارگران و نه کارفرمایان پذیرفتند.
بنویسید: این طرح را نه کارگران پذیرفتند و نه کارفرمایان.
(۲) هنگامی که «نه…نه» در آغاز جمله باشد، فعل جمله:
(۲٫۱) اگر با «هیچ¬یک» بیاید، باید منفی باشد:
نه مدیرعامل و نه هیأت مدیره، هیچ¬یک با این طرح موافقت نمی‌کنند.
نه علی و نه رضا، هیچ یک اهل دورویی نیستند.
نه علی و نه رضا، هیچ یک در خانه نبودند.
(۲٫۲) ولی اگر با «هیچ¬یک» نیاید، باید مثبت باشد:
ننویسید: نه مدیر عامل و نه هیأت مدیره با این طرح موافقت نمی‌کند.
بنویسید: نه مدیر عامل و نه هیأت مدیره با این طرح موافقت می‌کند.
بنویسید: نه مدیر عامل با این طرح موافقت می‌کند و نه هیأت مدیره.
آگاهی: همان گونه که در مثال¬های پیش آمده، در چنین جمله¬هایی نباید پس از عبارت «نه…نه…» ویرگول آورد:
ننویسید: نه مدیر عامل و نه هیأت مدیره، با این طرح موافقت می‌کند.

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
منظور از زبان معیار «زبان نوشتاری مشترک متداول در جامعه‌ی تحصیل‌کرده‌ی کشور» است و به نوشته‌ای که با زبان فارسی معیار هم‌خوانی داشته باشد نیز «نوشتار معیار» گفته می‌شود. نوشتار معیار باید ویژگی‌های زیر را داشته باشد:
(۱) زبان ملی و رسمی، فرهنگی و علمی، مطبوعاتی و آموزشی کشور باشد.
(۲) زبان درس‌خواندگان ایرانی باشد.
(۳) به‌ غیر فارسی‌زبان‌ها آموزش داده شود.
(۴) نشانه‌ها و عناصر محلی، لهجه‌ای، لغات ورافتاده¬ی (مهجور) فارسی و لغات بیگانه در آن دیده نشود.
(۵) زبان تثبیت شده و دارای اصول معین باشد. مرور ادامه

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
۱ـ فهرست نشانگرها
منظور از «نشانگر»، ‌هرنوع بستینه، تصویر، جدول، نقشه و نمودار است که برای نشان دادن چیزی یا تکمیل، روشن کردن، و کمک به درک مطالب متن، درون متن یا پس از آن گنجانده می‎شود.
برای تهیه‎ی فهرست نشانگرها:
(۱) اگر در کتابی تنها یک نوع نشانگر داشته باشیم نخست، عنوان «فهرست تصویرها/ جدول‎ها/ نقشه‎ها/ نمودارها» را به‎صورت وسط‎چین در صفحه‎ی پس از صفحه‎ی پایانی فهرست (کوتاه و بلند) داشته‎ها می‎آوریم و در زیر آن، همه‎ی نشانگرهای هر فصل را به‎ترتیب شماره‎ی آن‌ها در زیر هم می‎آوریم. برای مثال، هنگامی که کتابی تنها تصویر داشته باشد مانند، نخست عنوان «فهرست تصویرها» و در زیر آن، شماره و نام همه¬ی تصویرهای کتاب را به¬ترتیب فصل¬ها می¬آوریم. آن¬چه در «بستینه¬ی الگوی فهرست تصویرها» (نشانگر ۲٫۲) آمده¬، نمونه¬ای از فهرست تصویرها را نشان داده است.
نشانگر ۲٫۲ـ بستینه¬ی الگوی فهرست تصویرها
فهرست تصویرها
عنوان صفحه
تصویر ۱٫۱ ـ ارابه‎ی داس‌دار دوره‎ی هخامنشی ……………………………………………..۱۲۶ مرور ادامه

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
همان‌گونه که در ویرایش صوری، ویراستار، ساژه‌هایی را که نیازمند ترتیب شکلی (صوری) بودند مرتب می‌کرد، در این نوع ویرایش نیز ویراستار، ساژه‌هایی را که نیازمند ترتیب محتوایی (معنایی) هستند، مرتب می‌کند. موارد زیر نمونه‌هایی از ساژه‌های نیازمند مرتب سازی محتوایی هستند:
۱ـ مرتب سازی الفبایی
این نوع مرتب سازی معمولاً در متون ترجمه شده از زبان‎های لاتین کاربرد دارد. از آن‌جا که معمولاً حروف «معادل فارسی کلمه‌های لاتین» با حروف «خود کلمه‌های لاتین» تفاوت دارد (برای مثال، حروف کلمه‌های «Egept= مصر»، «Greek= یونان»، «Jordan= اردن» و… با هم تفاوت دارند)، هنگامی که کلمه‌های لاتینِ نوشته شده با ترتیب الفبای لاتین، با همان ترتیب به فارسی برگردانده شوند، ترتیب الفبای فارسی در آن ساژه‌ها رعایت نمی‌شود. از سوی دیگر، حتی اگر حروف تشکیل دهنده‌ی معادل فارسی کلمه‌ی لاتین با حروف خود کلمه‌ی لاتین یکی باشد (برای مثال، در ایران= Iran)، از آن‌جا که ترتیب حروف الفبای فارسی و لاتین یکی نیست، ترتیب الفبایی فارسی کلمه‎ها رعایت نمی‎شود. در چنین جاهایی ویراستار باید ساژه‌ها را از نو به¬ترتیب حروف الفبای فارسی درآورد. به مثالی که درپی می‌آید نگاه کنید:
مثال: مرور ادامه

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
منظور از روان¬نویسی «زدودن پیچیدگی از نوشته و روان کردن آن» است.
یکی از ویژگی‌های بایسته‌ی هر نوشته، پیچیده نبودن آن است؛ به¬گونه‌ای که هم به‌آسانی و روانی خوانده شود و هم درک معنی آن آسان باشد.
پیچیدگی دو نوع است:
(۱) پیچیدگی در خواندن جمله.
(۲) پیچیدگی در خواندن و درک جمله.
جمله‌هایی که این دو نوع پیچیدگی را نداشته باشند، «جمله‌های روان»، و زدودن این پیچیدگی‌ها را «روان‌نویسی» می‌نامیم.
پیچیدگی (تعقید) از عوامل زیر ناشی می‌شود: (۴: ص ۱۶۵)
(۱) دور از هم شدن ساژه‌های مربوط به¬هم:
ننویسید: این مقاله به تحلیل قانون جدید نفت که ازسوی هیأت وزیران تصویب شده و برای بررسی نهایی به مجلس ارائه شده بود می‌پردازد. (دوری نهاد از فعل) مرور ادامه

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
منظور از ساژه¬گزینی «به‎کار بردن ساژه‎ی درست یا درست‎تر برای بیان مفهوم مورد نظر» است.
(۱) برای بیان هر مفهوم تنها می‌توان ساژه یا ساژه‌هایی مشخص را به‎کار برد. برای مثال، برای بیان مفهوم «زینت دادن» یا «نظم و ترتیب دادن به چیزی» تنها می‌توان ساژه‌ی «آرایش» را به¬کار برد، و به¬کار بردن ساژه‌ی «پیرایش» برای بیان این مفهوم، درست نیست؛ زیرا پیراستن به‌معنی «بریدن و کم کردن زیادی و ناهمواری چیزی برای خوش‌نما کردن آن» است. یا برای مثال، برای بیان مفهوم «آگاه کردن» یا «خبردادن» نمی‌توان ساژه‌ی «اعلان کردن» را به¬کار برد، زیرا اعلان کردن به‌معنی «علنی کردن» یا «آشکار کردن» است. پس برای بیان این مفهوم باید ساژه‌ی «اعلام کردن» را به¬کار برد. به‎زبان دیگر برای بیان مفهوم مورد نظر، از میان دو «ساژه‎ی درست» و «ساژه‎ی نادرست» باید ساژه‎ی درست را برگزید.
(۲) به‎کار بردن برخی ساژه‌ها را برای بیان برخی مفاهیم نمی‌توان نادرست دانست، ولی برای حفظ زبان فارسی و رعایت قواعد آن، بهتر است ساژه‌ی درست‎تر را به¬کار برد‌. به¬بیان دیگر، گاهی از میان «ساژه‎ی درست» و «ساژه‎ی درست‎تر»، باید ساژه‎ی درست‎تر را برگزید. برای مثال جمع بستن کلمه‌ی عربی «برهان» به «براهین» درست است، ولی درست‌تر از آن، این است که کلمه‌های عربی را که جمع بستن آن‌ها با نشانه‌های جمع فارسی (ها و ان) اشکالی پدید نمی‌آورد، با نشانه‌های جمع فارسی جمع بست. بنابراین به¬کار بردن ساژه‌ی «برهان‌ها» درست‌تر از به¬کار بردن «براهین» است.
نویسنده، به¬منظور آشنایی خوانندگان با ساژه‌های برگزیده برای بیان مفهوم مورد نظر، شمار فراوانی از این واژگان را گردآوری کرده و در کتاب «گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش» زیر عنوان «فهرست برخی ساژه‌های برگزیده برای بیان مفهوم موردنظر» آورده است.

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
اصول کلی کوتاه¬نویسی
هرگاه بتوان یک مفهوم را بی کم و کاست با واژه¬های کم¬تر بیان کرد، باید آن را با واژه¬های کم¬تر بیان کرد.
در هنگام کوتاه کردن ساژه‌های بلند باید توجه داشت که هیچ مفهومی نه حذف نشود و نه تغییر کند.
هرگاه برای بیان یک مفهوم؛ یک عبارت بلند فارسی و یک عبارت کوتاه غیرفارسی داشته باشیم، عبارت بلند فارسی را بر می‌گزینیم:
ننویسید: وسایلی را که تا کنون در این کار استفاده نشده¬اند، در جایی انبار کنید.
بنویسید: وسایلی را که تا کنون در این کار به¬کار برده نشده¬اند/ به¬کار نرفته¬اند، در جایی انبار کنید.
هرگاه رعایت نکردن قواعد کوتاه نویسی، بر زیبایی ساژه¬ها مؤثر باشد، نیازی به رعایت کردن آن¬ها نیست.

مرور ادامه

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
۷ـ زدودن تأثیرپذیری از زبان‎های بیگانه
تأثیر نادرست زبان‌های بیگانه بر زبان فارسی در جایی نمود پیدا می‌کند که، درحالی‌که برای بیان مفهوم سازه‌ای بیگانه، در زبان فارسی معادلی وجود داشته باشد:
(۱) ترجمه‌ی لفظ‌به‌لفظ آن سازه به‌کار رفته باشد. برای مثال، در حالی که برای بیان مفهوم «ساختمان بسیار بلند چندین طبقه»، در زبان فارسی سازه‎ی «برج» وجود دارد، سازه‌ی «آسمان‌خراش» که ترجمه‌ی لفظ‌به‌لفظ سازه‌ی انگلیسی «Sky Scraper» است به‌کار رفته باشد؛ یا برای مثال، «He is a teacher»، به‌جای این‌که «او معلم است» ترجمه شود، به‌صورت «او یک معلم است» ترجمه شده باشد.
(۲) از میان چند معادل آن سازه‌، معادلی که در آن‌جا کاربرد ندارد، به‌کار رفته باشد. برای مثال، واژه‌ی انگلیسی «Understand» که دارای معنی‌های «فهمیدن، درک کردن، پی بردن به، ملتفت شدن و…» است، در جمله‌ی «I understand you» به‌جای «من ]وضعیت[ شما را درک می‌کنم» به‌صورت «من شما را می‌فهمم» ترجمه شده باشد.
مرور ادامه

منبع: جمشید سرمستانی، گزیده‌ی شیوه‌نامه‌ی جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۰٫
منظور از فارسی¬نویسی «به‎کار بردن ساژه‌های فارسی یا نزدیک به فارسی به¬جای ساژه‎ها‌ی غیرفارسی» است.
۱ـ قاعده‌ی نشاندن ساژه‌های فارسی به¬جای ساژه¬های عربی
قاعده‌ی کلی در نشاندن ساژه‎های فارسی به¬جای ساژه‌های عربی (قاعده‎ی واژه‎گزینی) این است که:
هرگاه برای بیان یک مفهوم در زبان فارسی، دو ساژه‌ی فارسی و عربی داشته باشیم، اگر ساژه¬ی فارسی «رسا»، «پذیرفتنی» و «زنده» باشد، باید آن را به¬جای ساژه‌ی عربی برگزید.

۲ ـ شیوه‌ی گزینش ساژه‎های فارسی به¬جای ساژه‌های عربی
برابر قاعده‌ی پیش گفته، برای گزینش هر ساژه، آن ساژه باید سه ویژگیِ «رسایی»، «پذیرفتگی» و «زنده بودن» را داشته باشد. در مثال‌هایی که درپی آمده گزینش واژه برپایه‌ی قاعده‌ی واژه‎گزینی انجام شده و سه ویژگی پیش‌گفته نیز توضیح داده خواهد شد: مرور ادامه