www.darkcms.ir

موسسه‌ی ویرایش سرآمدان هر سال از میان دانش‌آموختگاتی که دوره‌های ویرایش این مؤسسه را با میانگین نمره‌ی بالای ۱۷ بگذرانند، ویراستار جذب می‌کند. برای آگاهی از شرایط و آزمون‌‌های جذب، از ساعت ۹ صبح تا ۱۰ شب با شماره‌ی ۰۹۱۹۶۶۶۲۱۶۶ تماس بگیرید. خرید کتابها ازطریق سایت بایا با نشانی baya.ir فراهم شده است.

ابزار ساخت متن های متحرک

منبع: جمشید سرمستانی، قواعد جامع املای فارسی، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۸۷٫
۱٫۱ـ ترکیب‌های چسبیده
ترکیب‌های چسیبده ترکیب‌هایی هستند که همواره چسبیده نوشته می‌شوند. این ترکیب‌ها عبارتند از:
(۱) پسوندهای چسبان.
(۲) پیشوندهای چسبان.
(۳) ترکیب‌های افزوده.
(۴) ترکیب‌های ‎بسیط‎گونه.
(۵) ترکیب‌های «بهْ»دار.
(۶) ترکیب‌های کم‎شده.
(۷) ترکیب‌های (واژه‌های مرکب) دوهجایی.
برای آسانی حفظ نام این ترکیب‌ها می‌توانید حرف‌هایی از هر گروه‌واژه را در عبارت زیر بگنجانید:
بسی کم دو پس پیش بها ]کن [
بسی، نشانگر «بسیط‌گونه»؛ کم، نشانگر «کم‌شده»؛ دو، نشانگر «دوهجایی»؛ پس، نشانگر «پسوند»؛ پیش، نشانگر «پیشوند»؛ و «به» و «الف» در «بها»، به¬ترتیب نشانگر «بهْ»دار و «افزوده» هستند.

۱٫۲ـ ترکیب‌های جدا
ترکیب‌های جدا ترکیب‌هایی هستند که همواره جدا نوشته می‌شوند. این ترکیب‌ها عبارتند از:
(۱) پسوندهای جدا
(۲) پیشوندهای جدا
(۳) فعل‌های مرکب
(۴) ترکیب‌های بیگانه/بیگانه‎دار
(۵) ترکیب‌های پی‎درپی
(۶) ترکیب‌های دگرگون
(۷) ترکیب‌های زشت‎ْچسبان
(۸) ترکیب‌های عددی
(۹) ترکیب‌های «ی»دار
(۱۰) ترکیب‌های خودنشان
برای آسانی حفظ نام این ترکیب‌ها می‌توانید حرف‌هایی از هر گروه‌واژه را در جمله‌ی زیر بگنجانید:
پس دگرگونی پی‌در‌پی عدد بیگانگان، پیش فعل‌ها و واژه‌ها«ی» زشت، خود نشان ]فلان است [.
در جمله‌ی پیش، هریک از واژه‌ها نشانگر یکی از گروه‌واژه‌های ده‌گانه‌ی بالاست:
پس، نشانگر «پسوندهای جدا»؛ دگرگونی، نشانگر «ترکیب‌های دگرگون»؛ پی‌در‌پی، نشانگر «ترکیب‌های پی‌درپی»؛ عدد، نشانگر «ترکیب‌های عددی»؛ بیگانگان، نشانگر «ترکیب‌های بیگانه/ بیگانه‌دار»؛ پیش، نشانگر «پیشوندهای جدا»؛ فعل‌ها، نشانگر «فعل‌های مرکب»؛ واژه‌ها، نشانگر «واژه‌های جدا»؛ «ی»، نشانگر «ترکیب‌های «ی»دار؛ زشت، نشانگر «ترکیب‌های زشت‌چسبان؛ و خود نشان، نشانگر «ترکیب‌های خودنشان» است.
آگاهی: توضیح و تعریف هریک از ۱۷ گروه‌واژه‌‌ی پیش‌گفته –که در زیر عنوان ترکیب‌های چسبیده و جدا آمده‌اند- در سطرها و صفحه‌های بعد آمده است.

۱٫۳ـ قاعده‌ی کلی ترکیب‌ها
قاعده‌ی کلی ترکیب‌ها را می‌توان به¬شرح زیر بیان کرد:

۱٫۳٫۱ـ قواعد ترکیب‌های دوهجایی
برپایه‌ی قاعده‌ی پیش‌گفته، هر یک از ۲۳ ترکیب‌ برشمرده شده در آغاز این مبحث، هنگامی که دوهجایی باشند، چسبیده نوشته می‎شوند، مگر هنگامی‌که -دست‌کم- یکی از ویژگی‌های «ترکیب‌های جدا» را داشته باشند؛ یعنی جزو یکی از ۱۰ گروه‌واژه‌ی زیر باشند (اصل قاعده‎مندی):
(۱) پسوندهای جدا: ترکیب¬های دو هجایی که از ترکیب با پسوندهای جدا تشکیل شده‎اند؛ مانند: مرغ‎وار، کتاب‌ها، ماه‌وش. (برای آشنایی با این ترکیب‌ها به مبحث «پسوندها» نگاه کنید.)
(۲) فعل‌های مرکب: فعل‌هایی که دست کم دو جزء داشته باشند؛ مانند: حرف زد، راه رفت، خواب دید.
(۳) ترکیب‌های بیگانه/ بیگانه‎دار: هر ترکیب دوهجایی -به جز نام بازی‎های ورزشی بیگانه مانند بیسبال- که دست کم یک جزء آن بیگانه باشد؛ مانند: ذی‎ربط، ذی‎حق، من‎بعد، آن‎لاین، شیک‎پوش، فن‎دار، تک‎ریل، بوکس‎باز، اهم‎سنج،‌ هارت‎لند، ولت‎متر.
(۴) ترکیب‌های پی‎درپی: مانند: بع‎بع (اسم صوت)، شل‎شل (قید)، پول‎مول (مرکب اتباعی). (۵) ترکیب‌های دگرگون: ترکیب‌های دوهجایی که با چسبیده‎نویسی، دگرگون می‎شوند و ممکن است درست خوانده نشوند یا به‎گونه‎ای دیگر خوانده شوند؛ مانند: قوس‎وار (قوسوار)، واک‎بر(واکبر)، سرخ‎مو (سرخمو)، بن‎رست (بنرست)، بی‎خبر (بیخبر)، حق‎ده (حقده).
(۶) ترکیب‌های زشت‎ْچسبان: هر واژه‌ی مرکب دوهجایی که با چسبیده‎نویسی زشت شود؛ مانند: اسب‎باز، سست‎تن، خط‎چین، سست‎سر، خلق‎تنگ، حجم‎سنگ، تک‎شکل، قطع‎کن، یک‎طرح، تک‎ظرف، یک‎تیغ، پاک‎طبع، هوش‎سنج، گل‎طرح، نبض‎سنج، نخ‎پیچ، فیض‎بخش، عمق‎سنج، پیش‎قسط، سست‎عهد، سست‎سر، میخ‎پیچ، عیب‎بین، صبح‎خوان، هوش‎سنج، پس‎سوز، لوح‎خوان، اسب‎سر، هم‎عصر، هم‎ظرف، تنگ‎خلق.
(۷) ترکیب‌های عددی: هر واژه‌ی مرکب دوهجایی -به‎جز اسم خاص متعلق به یک «صاحب نام» مانند: سیمرغ، هفتگل، پنجشیر- که ترکیبی از «عدد و اسم» باشد؛ مانند: هفت‎سین، پنج‎تن، هفت‎خوان (اسم خاص متعلق به چند صاحب نام)،‌ هشت‎پا، شش‎لول، شش‎خان (اسم عام) و پنج‎لا، یک‎شکل، یک‎چشم، یک‎لا (صفت).
(۸) ترکیب‌های «ی»دار: هر ترکیب دوهجایی -به جز واژه‌ی «پیرو»- که حرف پایانی جزء نخست آن «ی» باشد؛ مانند: می‎گل، می‎نوش، می‎خوار، نی‎زن، نی‎ریز، پای‎بست، پی‎زن، پی‎سنج، پی‎کن، پی‎کوب، پی‎گرد، پی‎گیر، پی‎دار، نای‎مشک، نی‎پیچ، نی‎ساز.
(۹) ترکیب‌های خودنشان: ترکیب‌های دوهجایی محدودی هستند که خود، نشان می‌دهند باید جدا نوشته شوند. این ترکیب¬ها در نوشتار فارسی امروز هیچ‌گاه چسبیده نوشته و دیده نشده‌اند؛ ترکیب¬هایی مانند «بال‎پهن، بن‎رست، تلخ‎رو، ترش¬¬‎طعم، حق‎ده، خط‎بُر، راست‌چین، ریش‎پهن، ریش‎بُز، سرخ‎مو، شاه‎بین، شاه‎مات».
(۱۰) واژه‌های جدا: ترکیب‌هایی که واژه‎های مشخصِ «آن، این، تک، ته، چشم، چه، خوش، دار، سنج، کج، کم، نیم، هیچ و یک» در آن¬ها به¬کار رفته است ؛ مانند: آن مرد، این‌جا، تک‌درس، ته‌دیگ، چشم‌سیر، چه‌وقت، خوش‌طرح، شال‌دار، نم‌سنج، کج‌رأی، کم‌حرف، نیم‌جان، هیچ‌وقت، یک‌حرف. برای آسانی حفظ این واژه‌ها، می‌توانید آن‌ها را با تغییراتی جزئی، به‌ترتیبی که درپی آمده، در کنار هم بگذارید:
«خوش و کم دار آن چه سنجی کج و هیچ، ته این چشم، ِنَیم یکه و تک»

۱٫۳٫۱٫۱ـ واژه‌های مرکب دوهجایی
همان گونه که در «قاعده‌‌ی کلی ترکیب‌ها» آمد، ترکیب‌های دوهجایی، به‌جز در «ترکیب‌های جدا»، چسبیده نوشته می‌شوند. گروه‌واژه‌هایی که درپی می‌آید، نمونه‌هایی از ترکیب‌هایی دوهجایی هستند که جزو ترکیب‌های جدا نیستند و برابر «قاعده‌ی کلی ترکیب‌ها» باید چسبیده نوشته شوند:
آگاهی: در همه¬ی گروه¬واژه¬هایی که درپی می¬آید، واژه¬ی پس از کج¬خط (/ ) منطبق با قاعده¬های این شیوه¬نامه است.
۱) اسم ابزار (اسم آلت) مرکب: دستبند/ دست‎بند، سرخکن/ سرخ‎کن، فتقبند/ فتق‎بند.
۲) اسم خاص (نام) مرکب: شاهرخ/ شاه‎رخ، کامران/ کام‎ران، گلنار/ گل‎نار.
۳) اسم زمان مرکب: سالروز/ سال‎روز، سالگرد/ سال‎گرد، سالمرگ/ سال‎مرگ، صبحدم/ صبح‎دم.
۴) اسم عام مرکب: آبدوغ/ آب‎دوغ، آبقند/ آب‎قند، آبگوشت/ آب‎گوشت.
۵) صفت فاعلی مرکب: جانسوز/ جان‎سوز، حقگو/ حق‎گو/ خونخوار/ خون‎خوار.
۶) اسم مرکب «آ»دار: برفاب/ برف‎آب، برقاب/ برق‎آب، بستاب/ بست‎آب.
۷) اسم معنی مرکب: خویشتن/ خویش‎تن، دستدرد/ دست‎درد، دلدرد/ دل‎درد، (علامت) ضربدر/ ضرب‎در.
۸) اسم مکان مرکب: آبراه/ آب‎راه، آبرُفت/ آب‎رُفت، آبریز/ آب‎ریز.
۹) اسم‎مفعول/ صفت مفعولی مرکب: دستباف/ دست‎باف، دستچین/ دست‎چین، دستدوز/ دست‎دوز.
۱۰) اسم‌مصدر مرکب: بهداشت/ به‎داشت، پسرفت/ پس‎رفت، پیشبرد/ پیش‎برد.
۱۱) صفت مرکب: پیلتن/ پیل‎تن، پولدوست/ پول‎دوست، خوبرو/ خوب‎رو.
۱۲) مضاف و مضاف‎الیه: آبچال/ آب‎چال، آبراه/ آب‎راه، تبخال/ تب‎خال.
۱۳) نام‎خانوادگی مرکب: (زهرا) رحمدل/ رحمدل، (محمد) راستگو/ راست‎گو، (حسین) ماهرو/ ماه‌رو، (ریحانه) نامجو/ نام‎جو.

۱٫۳٫۲ـ قواعد ترکیب‌های چندهجایی
هر یک از ۲۳ ترکیب‌ برشمرده شده در آغاز این مبحث، هنگامی که چندهجایی باشند، جدا نوشته می‎شوند، مگر هنگامی‌که -دست‌کم- یکی از ویژگی‌های «ترکیب‌های چسبیده» را داشته باشند؛ یعنی جزو یکی از ۵ گروه‌واژه‌ی زیر باشند: (اصل قاعده‎مندی)
(۱) پسوندهای چسبان: واژه‌های پسوندداری که از ترکیب با پسوندهای چسبان درست شده باشند؛ مانند: آرایشگر، آهنگر، نمکزار، لجنزار، آهنگری، سالمندی، باغبانی.
(۲) ترکیب‌های کم‎شده: واژه‌های مرکب چندهجایی که حذف واجی در آن‌ها صورت گرفته باشد؛ مانند: پیغمبر (پیغامبر؛ اسم فاعل)، نگهداری (نگاه‎داری؛ اسم مصدر)، سکنجبین (سرکه انگبین؛ اسم عام)، شاهسپرم (شاه‎اسپرغم؛ اسم عام).
(۳) ترکیب‌های افزوده: واژه‌های مرکب چندهجایی که نخست دوهجایی بوده‎اند و سپس «ان» یا «ها»ی جمع، «نا»ی منفی‎ساز و یا «ی»ی وحدت،‌ نکره یا نسبت به آن‌ها افزوده شده است؛ مانند: برقکاران، نرمتنان، سختکوش‎ها، راهبردی.
(۴) ترکیب‌های بسیط‎گونه: واژه‌های مرکب چندهجایی که معنی آن¬ها دقیقاً مرکب از معنی اجزای آن¬ها نیست؛ مانند: «پیشنهاد»، «همسایه» و «خمپاره» که به¬ترتیب، امروزه ترکیبی از معنی واژه¬های «پیش و نهاد»، «هم و سایه» و «خم و پاره» نیستند. یا ترکیب¬هایی مانند «فرمانده»، «فرمانروا» و «کشمکش» که چنان در هم آمیخته‎اند که بسیط و جدایی‎ناپذیر شناخته می‎شوند، و با آن¬که چندهجایی هستند نمی‎توان آن‌ها را به‎صورت جدا نوشت.
برخی از واژه‌های مرکب انگشت‎شمار بسیط¬گونه عبارتند از: آبشخور، کهکشان، شاهنشاه، قلمرو، الفبا، ولنگاری، خوشگلی، قلچماق، شفتالو، قلمداد، قهقهه، چهچهه، دلهره، فشفشه، و همشیره.
(۵) ترکیب‌های «به¬»دار: ترکیب‌های چندهجایی که جزء‌ نخست آن‌ها واژه‌ی «بِهْ» (به‎معنی خوب) است؛ مانند: بهسازی، بهگزینی، بهورزی، بهداری، بهزراعی، بهروش، بهگویی، بهمنش، بهیاری، بهدینی، بهسوزی، بهروزی، بهزیستی.