منبع: جمشید سرمستانی، «گزیدهی شیوهنامهی جامع ویرایش و نگارش»، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲
۱ـ وجوه فعل
برای آشنایی با وجوه فعل به تقسیمبندییی که درپی آمده نگاه کنید:
۱) وجه اِخباری
هنگامی بهکار میرود که میخواهیم انجام شدن کاری یا وجود حالتی در گذشته یا اکنون و یا آینده را بیان کنیم (از آن خبر دهیم) و در همهی این زمانها به واقع شدن فعل یا وجود حالت یقین داریم. وجه اخباری در زمانهای زیر بیان میشود:
(۱) مضارع: میگویند/گویند.
(۲) مضارع ملموس (ناتمام): دارند میگویند.
(۳) مستقبل: خواهند گفت.
(۴) ماضی ساده (مطلق): گفتند.
(۵) ماضی استمراری: میگفتند.
(۶) ماضی ملموس (ناتمام): داشتند میگفتند.
(۷) ماضی نقلی: گفتهاند.
(۸) ماضی نقلی مستمر: میگفتهاند.
(۹) ماضی بعید: گفته بودند.
۲) وجه التزامی
هنگامی بهکار میرود که از واقع شدن کاری یا وجود حالتی در کسی یا چیزی خبر نمیدهیم، بلکه کاری را که باید انجام گیرد یا میخواهیم که انجام بگیرد بیان میکنیم. وجه التزامی دلالت فعل را بر معنی آن، با التزام (همراهی) به امری چون آرزو، میل، امید، شرط، تردید، و مانند اینها بیان میکند. در این موارد به وقوع فعل یا وجود حالت و صفت یقین نیست. بنابراین، فعلی که دارای وجه التزامی است همیشه دنبال فعل دیگر (مانند میخواهم بروم/ مبادا بروی/ خوب است برود/ باید برود/ شاید برود و…) یا کلمهی دیگر (مانند کاش بروم/ اگر بروم/ بهشرط آنکه بروم و…) میآید. وجه التزامی در زمانهای زیر بیان میشود:
(۱) مضارع التزامی: بگویند.
(۲) ماضی التزامی: گفته باشند.
۳) وجه امری
وجه امری هنگامی بهکار میرود که فرمانی میدهیم؛ یعنی به کسی میگوییم که کاری را انجام دهد یا حالتی را بپذیرد. وجه امری در زمان مضارع ( مانند برو) و همراه با قید زمان، در زمان مستقبل (مانند فردا برو) بیان میشود.
۴) وجه وصفی
وجه وصفی وجهی از فعل است که بهصورت صفت مفعولی (بن ماضی+ ه) بیان میشود؛ مانند «کرده» در جملهی زیر:
از هر یک از دو ماده ۲۰۰ گرم بردارید. نخست آنها را در یک لیتر آب مخلوط کنید، سپس آنها را خشک کرده و بر پارچهای تیره و خشک در زیر آفتاب پهن کنید. («کرده» به¬جای «کنید» و برای پرهیز از تکرار آن آمده است.)
۲ـ وجه فعل در جملهی شرطی
(۱) در گفتهها و نوشتهها، «بیان شرط» و «جزای شرط» در زمان حال، با چهار حالت زیر بیان میشود: (ن. ک ۱: ص ۵۸)
(۱٫۱) شرط و جزای شرط هردو با مضارع اخباری:
اگر میآیی من هم میآیم.
(۱٫۲) شرط با مضارع اخباری و جزای شرط با مضارع التزامی:
اگر میآیی من هم بیایم.
(۱٫۳) شرط با مضارع التزامی و جزای شرط با مضارع اخباری:
اگر بیایی من هم میآیم.
(۱٫۴) شرط با ماضی مطلق و جزای شرط با مضارع اخباری:
اگر آمدید من هم میآیم.
(۲) ولی این شیوهنامه برای پرهیز از پراکندگی در شیوهی بیان شرط در جملههای شرطی، و برای آسانی فراگیری بیان این جملهها، فعل بیان شرط را -متناسب با شیوه¬ی بیان جمله¬- با وجه «مضارع التزامی» یا «ماضی التزامی» میآورد. در مثالهای بعد، فقط فعل بیرون پرانتز با قاعدهی این شیوهنامه همخوانی دارد:
مثال ۱: هرگاه کسی میل به غذا (نداشت/ ندارد) نداشته باشد، نباید غذا بخورد. (ماضی التزامی)
مثال ۲: هنگامی که سوییچ اصلی برق به¬صورت عمودی فشرده (شد/ شده باشد/ میشود) شود، دستگاه روشن میشود. ( مضارع التزامی)
مثال ۳: هرگاه نادرستی در ترجمه به¬اندازهای (بود/ بوده باشد) باشد که ویراستار ترجمه اطمینان خود را به درستی و دقت در ترجمه از دست (داد/ داده باشد) دهد، ویراستار باید سطربه¬سطر ترجمه را با متن اصلی مطابقت دهد. ( مضارع التزامی)
مثال ۴: هنگامی که توپک شناور جیوهای آنقدر پایین (آمد/ آید/ آمده باشد) بیاید که بین لامپ ۳D و فتوریزیستور اولیهی ۳DR قرار (گرفت/گیرد/ گرفته باشد) بگیرد، باید دستگاه را خاموش کرد. (مضارع التزامی)
مثال ۵: در صورتی که پیچها نیاز به سفت شدن (داشتند/دارند) داشته باشند، اپراتور باید آنها را سفت کند. (ماضی التزامی)
مثال ۶: اگر برای درک مطالب نیازی به جادادن تصویرها در متن (نبود/ نیست/ نبوده باشد) نباشد، تصویرها را در پایان متن جا میدهیم. (مضارع التزامی)