منبع: جمشید سرمستانی، «گزیدهی شیوهنامهی جامع ویرایش و نگارش»، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲٫
یکی از نابسامانیهایی که در برخی نوشتههای تخصصی دیده میشود، ناهمخوانی در شیوهی نوشتن ساژههای تخصصی است. شیوهی نوشتن این ساژهها معمولاً باید ازپیش به¬دست ویراستار تخصصی یکسان شده باشد؛ ولی اگر به هر علتی چنین نشده باشد، ویراستار صوری نیز نباید از آنها بگذرد. مثال بعد نمونهای است که در آن، ساژههای تخصصی با شیوهای یکسان نوشته نشدهاند و ویراستار صوری باید شیوهی نوشتن این ساژهها را یکسان کند.
مثال ۱: از بورد سوکتها برای اتصال و ارتباط ولتاژهای… و سیگنالهای کنترل با کابینت استفاده شده است. از این بورد همچنین برای ارتباط گذرگاه دوطرفهی اطلاعات، گذرگاه آدرس و گذرگاه کنترل، بهمنظور تبادل اطلاعات با کامپیوتر Z 80 F استفاده میشود. همهی سیگنالهای مورد استفاده در کابینت Z-70 fباید از راه این بورد به Z-70 (f)وصل شوند. همچنین سیگنالهای خروجی از راه همین بورد به خارج انتقال پیدا میکنند. سیگنالهای ورودی و خروجی کابینت Z-70 (F) در شکل (۵-۱)، و نمای سطح بورد در شکل (۶-۱) نشان داده شده است.
ویراستار عمومی که معمولاً با ساژههای تخصصی آشنایی ندارد به چند روش میتواند شیوهی درستِ نوشتن آنها را بیابد و سپس همهی آنها را یکسان کند:
(۱) پرسیدن شیوهی درستِ نوشتن آنها از فرد متخصص در آن رشته یا فرد آشنا به آن رشته.
(۲) یافتن شیوهی درست، از شیوهی بهکار رفتهی غالب. در این روش ویراستار شیوههای گوناگون نوشتن هر ساژهی تخصصی در نوشته را یا به¬ذهن میسپرد و یا در جایی یادداشت میکند، سپس هر یک از شکلهای نوشتن ساژهها را که بیشتر در متن تکرار شده باشد به¬عنوان شکل درست برمیگزیند و شکل ساژههای دیگر را نیز مانند شیوهی غالب نوشتن ساژههای تخصصی میکند. مثال شماره¬ی ۲، شکل اصلاح شدهی ساژههای تخصصی بهکار رفته در مثال شمارهی ۱ را نشان میدهد.
مثال ۲: از بورد سوکتها برای اتصال و ارتباط ولتاژهای… و سیگنالهای کنترل با کابینت استفاده شده است. از این بورد همچنین برای ارتباط گذرگاه دوطرفهی اطلاعات، گذرگاه آدرس و گذرگاه کنترل، بهمنظور تبادل اطلاعات با کامپیوتر Z-80 (F) استفاده میشود. همهی سیگنالهای مورد استفاده در کابینت Z-70 (F) باید از راه این بورد بـه Z-70 (F) وصل شوند. همچنین سیگنالهای خروجی از راه همین برد به خارج انتقال پیدا میکنند. سیگنالهای ورودی و خروجی کابینت Z-70 (F) در شکل (۵-۱)، و نمای سطح بورد در شکل (۶-۱) نشان داده شده است.
(۳) در متنهای ترجمه شده نیز ویراستار میتواند با نگاه کردن به متن مبدأ (متن زبان اصلی) شیوهی درستِ نوشتن ساژهها را بیابد.
به مثالهای دیگری که درپی میآید، نگاه کنید:
مثال ۳: از تنظیمکنندهی ولتاژ میتوان در پُست برق برای کاهش کم و زیاد شدن ولتاژ تغذیه در فیدرهای مجزا یا شینهای که چند فیدر را تغذیه میکنند استفاده کرد. غالباً برای هر تغذیهکننده از تنظیمکنندهی مجزایی استفاده میشود، مگر در جاهایی که فیدرها دارای طول یک¬اندازه و بارهای یکسان باشند.
مثال ۴: دفاع هوایی در پدافند غیرعامل دارای ویژگیهایی است که آن را با پدافند هوایی در پدافند عامل متفاوت میسازد.
مثال ۵: هرگاه همهی شرایط پیشگفته محقق شود، فرمانده باید از میان عملیاتهای آفندی و عملیاتهای پدافندی، عملیات تهاجمی را برگزیند که به زمان کمتری نیاز داشته باشد.
در مثالهای ۳ تا ۵، ویراستار باید از میان ساژههای «فیدر و تغذیهکننده»، «دفاع هوایی و پدافند هوایی» و «عملیات آفندی و عملیات تهاجمی» که دوبهدو هممعنی هستند، با بهکار گیری روشهای پیشگفته، از هر دو ساژه یکی را انتخاب کند و در سرتاسر متن تنها همان ساژه را بهکار ببرد.
ساژههایی که درپی آمده، صورتهای گوناگون یک ساژهی تخصصی در یک متن است:
اسکیزوفرنی/ شیزوفرنی
اکولاموتور/ آکولاموتور/ آکومولاتور
آنلاین/ اون لاین
تاکوژنراتور/ تاخوژنراتور
سایکولوژی/ پسیکولوژی
فورسماجور/ فورسماژور
هوخستره/ هوخستر/ هوخشره