منبع: جمشید سرمستانی، «گزیدهی شیوهنامهی جامع ویرایش و نگارش»، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲٫
۱ـ نشان دادن ساژههای برجسته
«ساژههای برجسته» به ساژههایی (واژهها، عبارتها، جملهها و بندهایی) گفته میشود که به¬علت تأکیدی که بر آنها هست یا اهمیتی که در فراگیری مطالب یک نوشته دارند، یا به این علت در سرتاسر یک مبحث باید در ذهن خواننده باشند، و یا بهعلتهای دیگر، باید نمایانترین و برجستهترین ساژهها در صفحه باشند؛ بهگونهای که نخستین ساژهای باشند که در صفحه بهچشم خواننده دیده میشوند. تشخیص این ساژهها پس از پدیدآورنده، بر عهدهی ویراستار است و ساژههای برجسته معمولاً دربرگیرندهی بندهایی هستند که درپی می¬آید:
(۱) جمله یا جملههایی مهم که در نشریهها از متن جدا شده، و در قسمتی جدا از صفحه نوشته میشوند.
(۲) آگاهیها، تذکرها و دانستنیهای بسیار مهم که معمولاً درپی واژههایی مانند «آگاهی»، «توجه»، «نکته»، «ملاحظه»، «اخطار» و مانند اینها میآیند.
(۳) قواعد کلی و فراگیر که در سرتاسر یک مبحث کاربرد دارند.
(۴) عنوان کتابها، مقالهها و نشریهها در هنگام نوشتن منابع و مآخذ نوشتهها، در برخی شیوهنامهها.
(۵) ساژههای دارای تأکید.
ویراستار برای برجستهکردن این ساژهها، فونت آنها را «سیاه» می¬کند.
آگاهی: برابر شیوه¬های کتاب «شیوه¬نامه¬ی آماده¬سازی و صفحه¬آرایی کتاب»، فونت متن کتاب¬هاب قطع وزیری و رقعی «بی لوتوس ۱۳» و فونت ساژه¬های برجسته (سیاه) «بی لوتوس ۱۲ سیاه» است.
مثال ۱: برگزیدن ساژههای پذیرفتنی و رایج در زبان فارسی معیار، بهجای ساژهی غیرفارسی، یکی از کارهای مهم ویراستار زبانی است. (برای تأکید بر ساژههای «پذیرفتنی و رایج».)
مثال ۲: در نوشتن واژههای مرکب، اصل بر جدانویسی آنهاست و قاعدهی کلی، چسبیدهنویسی واژههای مرکب «دوهجایی» و جدانویسی واژههای مرکب «چندهجایی» با رعایت برخی استثناها است. (برای نشان دادن قاعدهی کلی دربارهی واژههای مرکب.)
۲ـ نشان دادن ساژههای متمایز
«ساژههای متمایز» به ساژههایی گفته میشود که با نشانهی گیومه پایین (« ») از ساژههای دیگر جدا شده باشد. متمایزسازی با هدفهای زیر انجام میشود:
(۱) جدا کردن ساژه¬ای از ساژههای دیگر برای در هم نیامیختن آن با واژههای پس و پیش خود.
مثال: رویکرد «نامعین و دو وجهی گذاشتن» املای واژه¬ها (برای مثال نام¬برده/ نامبرده) در سرتاسر این کتاب نیز نمایان است. (اگر این ساژه با گیومه از ساژه¬های پس و پیش از خود جدا نشود، ممکن است «رویکرد نامعین» و «دووجهی گذاشتن املای واژه¬ها» از آن برداشت شود.
(۲) نشان دادن آغاز و پایان ساژه.
(۳) نشان دادن اهمیت ساژه (البته اهمیتی که به¬اندازهی اهمیت ساژههای برجسته نباشد).
درجهی اهمیت و برجستگی این ساژهها از ساژههای برجسته کمتر است، بهگونهای که تنها باید در ساژههای دیگر گُم نشوند و نیازی نیست که با نگاه نخست به صفحه، دیده شوند. تشخیص این ساژهها نیز پس از پدیدآورنده، برعهدهی ویراستار است، ولی یکی از ویژگی¬های آن¬ها این است که معمولاً نیازمند آوردن پاورقی معادل هستند.
آگاهی: این ساژهها در هر فصل، تنها بار نخست باید متمایز شوند و در بارهای بعد نیازی نیست که آن¬ها را در گیومه پایین گذاشت.
ساژه¬هایی که درپی میآیند، نمونههایی از ساژههایی هستند که معمولاً متمایز نوشته میشوند:
(۱) ساژههایی که باید از ساژههای دیگر جدا شوند.
(۲) برخی نامهای خاص (نامهای کسان).
(۳) عنوان برخی پستها و شغلهای مهم لشکری و کشوری.
(۴) عنوان برخی دورههای تاریخی، زمینشناسی و….
(۵) نام برخی کیشها، آیینها، مکتبها و….
(۶) برخی لقبها و عنوانهای اجتماعی، اشرافی و….
(۷) نام زبانهای ناآشنا.
(۸) نام کتابها، مقالهها، نشریهها، آییننامهها و….
(۹) نام مکانهای ناآشنا.
(۱۰) نام اقوام و نژادهای ناآشنا.
(۱۱) نام سلسلهها، حکومتها و دولتهای ناآشنا.
(۱۲) نام برخی تشکلها، سازمانها، احزاب، مؤسسهها، انجمنها، اتحادیهها، ائتلافها و….
(۱۳) نام برخی پیمانها، قراردادها و….
(۱۴) برخی اصطلاحها.
(۱۵) برخی مفاهیم ویژه.
(۱۶) برخی شعارها، سیاستها، راهبردها، دکترینها و….
(۱۷) ساژههایی که دارای کوتاهنوشته هستند.
(۱۸) برخی دستورها.
در مثالهایی که درپی آمده، برخی از ساژههای پیشگفته (برای بار نخست) بهصورت متمایز نوشته شدهاند:
مثال ۱: عبارت «عدم استفاده» نادرست است، زیرا به¬معنی «نبودن استفاده» است، نه بهمعنی «استفاده نکردن». (نمونه برای ساژههایی که باید از واژههای دیگر جمله جدا شوند.)
مثال ۲: در این جدول، برخی پسوندها (مانند «آ» و «ی») چندینبار در کاربردهای گوناگون آمدهاند. (نمونه برای ساژههایی که باید از ساژههای دیگر -در اینجا از حرف واو – جدا شوند.)
مثال ۳: او در کتاب «فراسوی مرزها»ی خود مینویسد… (نمونه برای نام کتاب)
مثال ۴: جراحان برای انجام عمل جراحی اصطلاح «دست شستن» را به¬کار میبرند. (نمونه برای اصطلاح)
مثال ۵: تابع توزیع نسبی هدفها، f(x,y,z)، معمولاً «قانون خطای شلیک» نامیده میشود. (نمونه برای مفهوم ویژه)
مثال ۶: او شعار «نه شرقی، نه غربی» را جزو اصول جمهوری اسلامی میدانست. (نمونه برای شعار)
مثال ۷: سیاست «تهدید و تطمیع» چارهساز نبود زیرا… (نمونه برای سیاست)
مثال ۸: با نزدیک شدن به «آتاد» (آغاز تاریک¬- روشن دریایی) میتوان این مرحله را آغاز کرد. (نمونه برای ساژهی دارای کوتاهنوشته)
مثال ۹: فرمانده دستور «خدمه در جای خود» را میدهد، سپس اعضای تیم با فرمان «قایق در آب»، قایقها را به آب میاندازند. (نمونه برای دستور)