منبع: جمشید سرمستانی، «گزیدهی شیوهنامهی جامع ویرایش و نگارش»، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲٫
۱ـ نشانگر چیست؟
ساژ¬ه¬های که درپی می¬آیند، نشانگر نامیده می¬شوند:
(۱) بستینه: به ساژههایی گفته میشود که برای نشان دادن چیزی غیر از پیوست، یا تصویر، جدول، نقشه و نمودار، درون پیرابند (کادر)، در متن آمده باشند.
بستینهها معمولاً در نوشتههای فارسی بهکار نمیروند، بلکه در نوشتههایی بهکار میروند که از زبانهای بیگانه به¬ فارسی برگردانده (ترجمه) شدهاند. بستینهها در متنهای انگلیسی با عنوان «figure» و همراه با شکلها میآیند. نمونه¬ای که درپی آمده، یک بستینه را در نوشته¬ای فارسی نشان می¬دهد:
مثال: …. در این گونه موارد برای برآورده شدن دقت در مشخصات گواهان، نیازی به نوشتن چند مشخصه (نام پدر، تاریخ تولد، جای تولد و جای صدور شناس¬نامه) نیست و به¬جای نوشتن این مشخصات تنها به نوشتن نام، نام خانوادگی و شماره ملی گواهان بسنده می¬شود؛ درست آن¬گونه که در نمونه¬ی بعد آمده است:
نشانگر ۲٫۱ـ بستینه¬ی الگوی استشهاد محلی
کسانی که اطلاع دارند، آقای ………….. فرزند ……….. ساکن………….. کارمند پیشین اداره¬ی بازنشستگی در تاریخ …………….. فوت نموده و این-جانب ………………………..همسر مرحوم مذکور، در کفالت شخص دیگری نیستم و هیچ¬گونه حقوقی نیز از دولت یا صندوق بازنشستگی دریافت نمی¬کنم، خواهشمندم مراتب پیش¬گفته را گواهی و امضا کنند.
امضا
گواه ۱: این¬جانب……….. با شماره ملی ………………………..
درستی مراتب فوق را تأیید می¬کنم.
امضا
گواه ۲: این¬جانب……….. با شماره ملی ………………………..
درستی مراتب فوق را تأیید می¬کنم.
امضا
(۲) عکس: نمایی از اشیا و جانداران که بهوسیلهی دستگاه (دوربین عکسبرداری یا فیلمبرداری، گوشی تلفن همراه، ماهواره و مانند اینها) پدید آمده باشد.
(۳) شکل: آنچه را مینامیم که به¬دست انسان، با قلم یا رایانه از اشیا و جانداران ترسیم یا نقاشی شده باشد.
(۴) تصویر: در این کتاب، برای اشاره به عکس و شکل از واژه¬ی «تصویر» استفاده می¬شود.
(۵) جدول: به خطهای افقی و عمودی گفته میشود که از تقاطع آنها ستون و ردیف تشکیل شده باشد.
(۶) نقشه: به شکلی گفته میشود که از محدوده و اجزای کلی زمینها، شهرها، کشورها، قارهها یا جهان ترسیم شده باشد.
(۷) نمودار: به خطهایی گفته میشود که میزان بالا و پایین رفتن شمار یا مقدار مواد، پدیدهها، فعالیتها و جز اینها را نشان دهند.
هرگاه بستینه¬ها، تصویرها، جدولها، نقشهها و نمودارها برای توضیح یا تکمیل مطالب متن باشند، آنها را در قالب «نشانگر»، در متن یا در پایان متن میآوریم؛ ولی هرگاه بتوان از همین نشانگرها بهصورت مستقل یا مرجع و جدا از متن نیز استفاده کرد، آنها را تنها در پایان متن و در قالب «پیوست» میآوریم. پس تشخیص این¬که کدام مطالب باید در قالب نشانگر، و کدامیک باید در قالب پیوست بیایند با ویراستار است.
۲ ـ شمارهگذاری نشانگرها
(۱) هرگاه نوشتهای دارای تقسیمبندی «فصل» باشد:
(۱٫۱) شمارهی نشانگرهای آن از سه جزء تشکیل میشود:
از چپ بهراست: عدد فصل، نقطه، عدد نشانگر در آن فصل.
(۲٫۱) شمارهی نشانگر در متن، همیشه درون پرانتز است:
مثال۱ (در متن): «نمودار عملکرد خودروی تزریق اکسیدایزر» (نشانگر ۱٫۷) روند عملکرد تزریق را بهوسیلهی خودروی تزریق نشان میدهد.
(۳٫۱) ولی در بالای خود نشانگر، شمارهی نشانگر را بدون پرانتز و با ترتیب زیر میآوریم:
مثال ۲: (در بالای نمودار): نشانگر ۷٫۱ـ نمودار عملکرد خودروی تزریق اکسیدایزر.
(۴٫۱) در بالای نشانگر، هم «شماره» و هم «عنوان» نشانگر را میآوریم. (به مثال ۲ نگاه کنید.)
(۵٫۱) هنگامیکه برای نخستینبار، نشانگری را در متن می¬آوریم، باید نخست عنوان نشانگر را در گیومه پایین، و سپس شمارهی آن را درون پرانتز بیاوریم؛ ولی در جایی که میخواهیم نشانگری را دوباره با فاصلهی کمی تکرار کنیم یا خواننده را به آن ارجاع دهیم، تنها به آوردن شمارهی آن بسنده میکنیم. پس آوردن یا نیاوردن عنوان نشانگر در متن با توجه به ملاحظهی پیشگفته، بسته به تشخیص ویراستار است:
مثال ۳: نگارنده شیوهی خط همهی گونههای واژههای مرکب را – از نظر چسبیده یا جدانویسی – در «جدول چسبیده/ جدانویسی واژههای مرکب» (نشانگر ۲٫۵) آورده است.
چند سطر، یا چند بند، یا چند صفحه بعد:
با آموختن داشتههای نشانگر (۲٫۵)، در کنار آموختن قواعد این واژهها، میتوانید به درک روشنی دربارهی شیوهی خط واژههای مرکب دست یابید.
(۶٫۱) هرگاه ویراستار، آوردن عنوان نشانگر در متن را لازم بداند، شیوهی نوشتن شماره و عنوان نشانگر از الگوی زیر پیروی میکند:
«عنوان نشانگر» (نشانگر الف)
بهجای حرف الف شمارهی نشانگر را بگذارید. (برای نمونه به مثال ۳ –چند سطر بالاتر- نگاه کنید.)
(۷٫۱) هرگاه در متن، بهصورت مستقیم به نشانگری اشاره شود، از الگوی مثال شمارهی ۳ پیروی میکنیم.
(۸٫۱) ولی هرگاه بهصورت غیرمستقیم به نشانگری اشاره شود، فقط عبارت (نشانگر الف) را درون پرانتز میآوریم (بهجای حرف «الف» شمارهی نشانگر را بگذارید.):
مثال ۴: شیوهی خط همهی انواع واژههای مرکب (نشانگر ۲٫۵) از قاعده و منطقی ویژه پیروی میکند و اگر سلیقه یا خوشآیند فردی را در آن دخالت دهیم، هیچگاه نمیتوانیم به شیوهی خطی واحد برای واژههای مرکب دست یابیم.
(۹٫۱) به همهی نشانگرهای هرفصل -از تصویر گرفته تا جدول، نقشه و نمودار- شماری شمارهی پشت سر هم میدهیم و از آوردن شمارههای جداگانه برای هریک از انواع نشانگرها خودداری میکنیم؛ یعنی برای مثال نباید به ۶ تصویر فصل سوم کتابی شمارههای «۱٫۳» تا «۶٫۳» و به ۱۹ نقشهی همان فصل شمارههای «۱٫۳» تا «۱۹٫۳» را اختصاص داد.
برپایهی این شیوهنامه، عددهای سمت راست شمارههای نشانگرهای هر فصل از عدد «۱» آغاز میشود؛ یعنی برای مثال اگر فصل یکم کتابی ۱۸ نشانگر (از بستینه گرفته تا نمودار)، و فصل دوم آن ۱۳ نشانگر داشته باشد، شمارههای نشانگرهای فصل یکم آن از «۱٫۱» آغـاز میشود و به «۱۸٫۱» پایان مییابد و شمارههای فصل دوم آن نیـز از «۱٫۲» آغاز میشود و به «۱۳٫۲» پایان مییابد.
نمونهای که درپی آمده، شیوهی نوشتن شماره و عنوان نشانگرهای فصل یکم کتابی را در متن و در بالای نشانگرها نشان میدهد:
آگاهی: شماره و عنوان همه¬ی نشانگرها (بستینه¬ها، تصویرها، جدولها، نقشهها و نمودارها) را در بالای آنها میآوریم.
مثال ۵:
در متن: «جدول ابزار و سلاحهای عصر آغازسنگی» (نشانگر ۱٫۱).
در بالای نشانگر: نشانگر ۱٫۱ـ جدول ابزار و سلاحهای عصر آغاز سنگی.
در متن: «تصویر رامسس دوم در نبرد کادش» (نشانگر ۲٫۱).
در بالای نشانگر: نشانگر ۲٫۱ـ تصویر رامسس دوم در نبرد کادش.
در متن: «نقشهی مصر باستان» (نشانگر ۳٫۱).
در بالای نشانگر: نشانگر ۳٫۱ـ نقشهی مصر باستان.
در متن: «نمودار اقوام هند و اروپایی و محل سکونت آنها» (نشانگر ۴٫۱).
در بالای نشانگر: نشانگر ۴٫۱ـ نمودار اقوام هند و اروپایی و محل سکونت آنها.
در متن: «بستینه¬ی سخنرانی لنین در میدان سرخ» (نشانگر ۵٫۱).
در بالای نشانگر: نشانگر ۵٫۱ـ بستینه¬ی سخنرانی لنین در میدان سرخ.
(۲) هرگاه نوشته دارای تقسیمبندی «فصل» نباشد:
(۱٫۲) از آغاز تا پایان نوشته، به همهی نشانگرها شماره¬های پشت سر هم میدهیم.
(۲٫۲) روشن است که در این نوشتهها -¬به¬علت این که فصلبندی نشدهاند- عددهای سمت چپ (عددهای فصلها) حذف میشوند.
(۳٫۲) همهی شیوههای پیشگفته دربارهی «نوشتههای دارای تقسیمبندی فصل» به¬جز بند «۱٫۱» (یعنی بندهای ۲٫۱ تا ۹٫۱)، باید دربارهی نوشتههای بدون تقسیمبندی فصل (بند۲) نیز رعایت شود.
۳ ـ شمارهگذاری پیوستها
همانگونه که در آغاز این مبحث گفته شد، پیوستها از لحاظ شکلی با نشانگرها تفاوتی ندارند و تنها تفاوت آنها با نشانگرها این است که میتوان آنها را بهصورت مستقل و مرجع بهکار برد، ولی از سویی نیز باید در نظر داشت که پیوستها مربوط به همهی یک نوشته هستند و با آن که ممکن است در فصلهای گوناگون به پیوستهای پایان کتاب ارجاع داده شده باشد، هریک از پیوستها متعلق به همه¬ی آن نوشته هستند. بنابراین همهی شیوههای گفته شده دربارهی شمارهگذاری «نشانگرهای بدون تقسیمبندی فصل» (بند ۲) باید دربارهی شمارهگذاری پیوستها نیز رعایت شود.
نمونههایی که درپی میآید مثالهایی برای نشان دادن شیوهی شمارهگذاری پیوستها و ارجاع به آنهاست:
مثال ۱: خلاصهی شیوهی چیدن همهی صفحههای کتاب، در «جدول صفحهبندی کتاب» (پیوست ۱) آمده است.
مثال ۲: اندازههای مناسب برای همهی اجـزای نوشته از «جدول اندازههای مناسب برای قطعهای گوناگون کتاب» (پیوست ۲) پیروی میکند.
مثال ۳: صفحههایی که نباید سرصفحه داشته باشند در «جدول صفحهبندی کتاب» (پیوست ۳) مشخص شدهاند.
۴٫۱ ـ شمارهگذاری نشانگرها و پیوستهای نوشتههای ترجمه شده
شمارهگذاری نشانگرها و پیوستها در نوشتههای ترجمه شده از شیوههای گفته شده در این شیوهنامه پیروی میکند، نه از شیوهی بهکار رفته در آن نوشتهها. برای مثال در برخی نوشتههای لاتین، برای نشان دادن شمارهی نشانگرها بهجای عدد فصل از حروف الفبای لاتین استفاده میکنند و هر یک از انواع نشانگرها را جداگانه شمارهگذاری میکنند؛ یعنی برای مثال بهجای آنکه برابر شیوهی این شیوهنامه بنویسند «نمودار وضعیت جوّی مناطق حارّه» (نشانگر ۷٫۲) (در اینجا یعنی نشانگر هفتم از فصل دوم)، مینویسند نمودار (۱ـB) وضعیت جوّی مناطق حارّه (در اینجا یعنی نمودار اول از فصل دوم).
از آنجا که پیروی از شیوههای بهکار رفته در نوشتههای ترجمه شده موجب پراکندگی در شیوهها خواهد شد، ویراستار صوری باید شیوهی شمارهگذاری نشانگرها و پیوستهای آنها را با این شیوهنامه همخوان کند.
آگاهی: هرگاه شیوه¬ی شماره¬دهی به نشانگرها در نوشته¬های ترجمه ¬شده برابر با این شیوه¬نامه تغییر کرد، باید دقت نمود تا شیوه¬ی ارجاع به آن¬ها در متن نیز منطبق با شماره¬گذاریِ جدید شود.